نشر وب‌ سايت‌هاي چند زبانه

نسخه 1.7 اسپيپ امكان استفاده از اسپيپ براي انتشار وب‌ سايت‌هاي چند زبانه را فراهم ساخت. اين امكان به ويژه با خصوصيات زير شناخته مي‌شود:

  1. امكان نشر دادها به چند زبان, اجراي قواعد حروف نگاري هر زبان (اين قواعد، به عنوان نمونه، حتي بين زبان فرانسه و انگليسي هم متفاوتند)، جهت نگارش خط (عربي و فارسي هر دو از راست به چپ نوشته مي‌شوند)، نمايش فرمت‌هاي بعضي از داده‌ها (نمايش داده‌ها در زبان درست، نمايش بعضي فرم‌ها، به عنوان نمونه، نرم‌افزار واسط [اينترفيس] براي نوشتن به زبان مناسب در سخنگاه‌ها . . .);
  2. وجود پيوند‌ بين ترجمه‌هاي مختلف يك مقاله, آگاه ساختن بازديدكنندگان سايت از اينكه يك مقاله را مي‌توان به چند زبان ديگر مشاهده كرد، و اينكه در يك مجموعه، مقاله‌ي اصلي كدام است، را امكان پذير مي‌سازد.
    A French article and its translations
    Just below the title of this French article, there are links displayed to a large number of translations of that article in other languages.

ساختارهايي با انعطاف پذيري بالا

چند زباني در اسپيپ، به رغم سادگي استفاده از آن، ساختارهاي متنوع و بسيار انعطاف پذير را ممكن مي‌سازد. با اين وجود مي‌توان پيكربندي‌هاي زير را براي آسان سازي كار نويسندگان و ادمين‌ها توصيه كرد:

 براي سايتي كه قرار است به چند زبان منتشر شود، ساده ترين راه حل راه‌ اندازي يك بخش اصلي براي هر زبان است ( به عنوان نمونه، يك بخش اصلي براي فرانسه، يك بخش اصلي براي اسپانيايي، و يك بخش اصلي براي لهستاني)؛ به اين ترتيب، زبان هر مقاله مستقيماً توسط بخش خودش تعيين مي‌شود؛ و مي‌توانيم پيوندهاي ترجه بين مقالات را فعال كنيم، اما قادر نخواهيم بود براي هر مقاله‌ي جدا يك زبان اختصاص بدهيم (زبان آن مقاله از همان بخشي ناشي مي‌شود كه به آن تعلق دارد)؛ به عنوان نمونه، سايت اسناد اسپيپ [همين سايت] همينطور ساخته شده است؛ اين ساختار كار را براي نويسندگان ساده كرده است، و ساختار سايت (تعريف سلسله مراتبي بخش) پيچيده نيست، به علاوه، تعيين ادمين‌ها‌ي مسؤل هر زبان را بسيار ساده ساخته است («ادمين‌هاي محدود براي يك بخش مفروض»).

 براي سايتي كه فقط گاهي ترجمه‌ي مقالات را منتشر مي‌كند، بهتر است زبان هر مقاله‌ي تعريف، .و ترجمه‌هاي مختلف يك مقاله در يك بخش گروه‌ بندي شود (چرا كه تمام آن‌ها به يك موضوع ارتباط دارند). به اين ترتيب، ما نيازي به تعيين بخش‌ براي هر زبان نخواهيم داشت.

 راه حلي كه دو روش (تعريف زبان هم براي بخش‌ها و هم براي مقاله‌ها) را با هم تركيب كند به درد بعضي موارد خاص مي‌خورد: گرچه اين روش انعطاف پذيري فوق‌ العاده‌اي ايجاد مي‌كند، اما مي‌تواند مديريت سايت ، خلق تمپليت‌ها را به سرعت پيچيده كند، و سبب بروز ناهماهنگي‌هايي در ساختار منطقي سايت شما شود.

يك «ترفند» بسياز ساده مي‌تواند كار را بسيار ساده‌ تر، فضاي قسمت شخصي را خلوت تر و از دستكاري‌‌هاي نامطلوب نويسندگاه پيشگيري كند: هنگامي كه بخش‌ها را تعريف مي‌كنيد (براي ترجمه‌ي گاه‌ گاهي مقلات) مي‌توانيد كاركرد‌هاي چندزباني را فعالي كنيد، و بعد وقتي چنين عملكردي خاتمه يافت، آن‌ها غيرفعال سازيد. در نتيجه‌ي غيرفعال سازي چندزباني در قسمت شخصي، اين خصوصيت حذف نمي‌شود - چندزباني خيلي ساد به عملكرد شفف خود براي شركت كنندگان در سايت خود ادامه خواهد داد.

به عنوان نمونه: سايتي را در نظر بگيريد كه ساختار آن بر اساس بخش‌‌هاي اصلي براي هر زبان است، و مقالات ترجمه‌ از يك ديگر نيستند: ما مي‌توانيم خصوصيات چندزباني را فقط براي دقايقي كه عملاً مي‌خواهيم خود بخش‌هاي اصلي را تعريف كنيم، فعال كنيم (و به اين ترتيب زبان‌ها را به بخش‌ها اختصاص دهيم) و بلافاصله بعد از آن خصوصيت چند زباني را غيرفعال سازيم. اين بخش‌ها در زبان‌هاي خودشان «منجمد» مي‌شوند (منوي آبشاري كه قادر است زبان‌ها را تغيير دهد ناپديد خواهد شد)، اما مقالاتي كه در اين بخش‌ها ايجاد يا حذف مي‌شوند به طور خودكار با زبان والد خودشان منطبق خواهند شد. خصوصيت چند زباني هر وقت كه بخواهيد مي‌تواند دوباره فعال شود.

نظارت بر ترجمه‌ها

صفحه‌اي در قسمت شخصي كه «تمام سايت» را نشان مي‌دهد مي‌تواند براي نظارت بر وضعيت ترجمه‌هاي مقالات مورد استفاده قرار بگيرد. اين نظارت به ويژه براي سايت‌هايي كه بيشتر مقالاتشان ترجمه‌ باشد عملاً ضروري است.

A page for monitoring the status of the translations

در مثال بالا، مي‌توانيم فهرستي از مقلات براي هر بخش را ببينيم. در سمت چپ مي‌توانم زبان نسخه‌ي اصلي مقاله را مشاهده كنيم («fr» در اينجا كوتاه شده‌ي «فرانسه» است)، و در سمت راست مي‌توانيم وضعيت ترجمه‌ي چهار زبان ديگر سايت را ببينيم (عربي، آلماني، انگليسي و اسپانيايي):

  • نبود يك زبان نشانه‌ي آن است كه براي آن زبان هنوز هيچ مقاله‌اي ترجمه نشده است؛ به عنوان نمونه، مقاله‌اي با عنوان «princip general » هنوز به زبان انگليسي و آلماني ترجمه نشده است؛
  • مربع‌هاي تيره نشان دهنده‌ي آن است كه مقاله ترجمه شده و ترجمه روز آمد شده است، و در نتيجه لازم نيست كه مترجم روي آن كار كند؛ به عنوان نمونه، مقاله‌ي «FAQ wenmaster» به زبان عربي، آلماني، انگليسي و اسپانيايي ترجمه و روزآمد شده است؛
  • مربع‌هاي روشن نشان مي‌دهند كه ترجمه‌ي مقاله وجود دارد، اما مقاله‌ي اصلي (بعد از ترجمه) اصلاح شده، در نتيجه مترجم بايد ترجمه (ها) را روزآمد و اصلاحات انجام شده در مقاله اصلي را اعمال كند، در مثال ما، "Où placer les fichiers de squelettes ?"به عربي، انگليسي، و اسپانيايي ترجمه اما به آلماني ترجمه نشده ، اما پس از ترجمه اصلاح شده است: مترجمان عربي و اسپانيايي هنوز ترجمه‌هاي خودشان را بازنگري نكرده‌اند.

فايل‌هاي چندزباني قالب

بخش همگاني يك سايت اسپيپي با استفاده از سامانه‌اي از «قالب‌ها» ساخته مي‌شود. اسپيپ تنوعي از امكان‌ها ارايه مي‌دهد كه اين قالب‌هاي خودشان مي‌توانند چندزبانه باشند (به عنوان نمونه، بخش فرانسه اين سايت اسناد اين عبارت فرانسه را نشان مي‌دهد "Télécharger la dernière version" اما بخش انگليسي معادل اين بخش، اين عبارت را نشان مي‌دهد «Download the latest version»). اين اجزاء فني‌تر در an article from this online documentation به صورت كامل تشريح شده است..

اسپيپ در مقياس وسيع چندزبانه نيست

بر خلاف برخي از سامانه‌هاي مديريت محتوا (سي.ام.اس) مانند Glastnost,اسپيپ يك سامانه‌ي چندزبانه‌ي گسترده نيست.

در سامانه‌هاي چندزبانه‌ي گسترده، تمام اجزاء به طول مطلق مي‌توانند ترجمه شوند و يك اينترفيس‌ خاص براي تحقق اين امر به كار گرفته مي‌شود. در اسپيپ، گزينه، محدود كردن سامانه‌ةاي ترجمه فقط به ترجمه‌ي مقالات بوده است (روش‌هايي براي فائق آمدن بر اين محدوديت وجود دارد، اما آن روش‌ها آگاهانه براي كاربران با تجربه حفظ مي‌شوند).

اين گزينه را مي‌توان به چند روش توضيح داد.

 پيش از همه به دليل تاريخ خود اسپيپ: اسپيپ در اصل چندزبانه نبود، اما كمي پس از شكل‌گيري چارچوب چندزبانه شد. تبديل آن به يك سامانه چندزبانه‌ي گسترده مستلزم تغييرات دست و پاگير در كد‌ اصلي مي‌بود: امكان تأخير بي‌پايان و خطرات بروز باگ‌هاي پيچيده.

 مبناي اسپيپ جستجوي يك سامانه‌ي ساده كار است كه يك كاربر نوآموز نيز بي‌درنگ آن را بفهمد. بعضي از اصول اين ساده كاري اكنون به خوبي جا افتاده است. از همين رو تصميم گرفته شد كه گزينه‌ي تكامل همان كد كه از منطق اسپيپ پيروي مي‌كرد انتخاب شود (مقاله‌هاي به وضوح تعريف و در بخش‌ها توزيع شده، و نه نسخه‌هاي مختلف يك مقاله در نسخه‌هاي متفاوتي از همان بخش)، و گزينه‌هاي مورد توجه براي تكامل سامانه هيچ تأثيري بر اصول ارگونوميك مستقر سامانه برجا نگذارند.

 يك سازمانه‌ي چندزبانه‌ي گسترده بايد از اينترفيسي استفاده كند كه به طور كامل حور كاركردهاي ترجمه‌اي جهت گيري شده باشد. و تعداد زيادي از سايت‌هاي ساخته شده با اسپيپ فقط به يك زبان منتشر مي‌شوند يا مقالات چندزبانه‌اي دارند كه عملاً ترجمه‌ي مقالات ديگر نيستند. در نتيجه اين گزينه انتخاب شد كه اسپيپ چندزبانه باشد بدون آنكه چندزباني تمركز اصلي اينترفيس شود.

 اگر سياست اسپيپ تا حدودي كم انعطاف پذيرتر از يك سامانه‌ي چندزبانه‌ي گسترده به نظر مي‌رسد، با اين وجود به وب مسترها آزادي‌ فراواني همراه با تنوعي از خصوصيات و مكانيزم‌ها ارايه مي‌دهد. اين خصوصيات اين امكان را فراهم مي‌آوند تا مقالاتي داشت كه ترجمه‌ي يكديگر هستند و در همان حال،‌ مقالات ديگري هم داشت كه چنين پيوندي بين خودشان ندارند؛ يا بخش‌هاي جداگانه‌آي داشت براي زبان‌هاي مختلف و بخش‌هاي ديگري كه تركيبي از چند زبان هستند، و از اين قبيل.

زبان بازديد كننده

يك سايت چندزبانه اسپيپي، به صورت خودكار زبان بازديدكنند را بازتاب نمي‌‌دهد (به عنوان مثال، به صورت مستقيم مقالات فرانسوي را نشان بازديد كننده فرانسوي بدهد، يا مقالات انگليسي را به انگليسي‌ها). البته هنوز تا حدودي ممكن است، چنين سايتي را با استفاده از اسپيپ ساخت، اما به كارگيري اين خصوصيات يك كار روزمره نيست.

تمام اين‌ها بستگي به انتخاب دارد.

— بيش از همه، بسيار نادر است كه كاربران عملاً بروزر خودشان را به شكلي پيكربندي كنند كه زبان مرجح آنان را مشخص كند، حتي اگر چنين تسهيلاتي در تمام بروزر‌هاي اصلي گنجانده شده باشد. بنا بر اين، كاربر معمولاً فقط يك زبان را تعيين مي‌كند كه بروزر از اول به همان زبان نصب شده باشد؛ از آنجا كه بروزر بعدها براي چند زبان خاص پيكربندي نمي‌شود، كاربر نوعاً فقط به يك زبان صبحت (يا درك) مي‌كند، يا حتي بدتر، يك بازديدكننده، كه به صورت مادرزادي فرانسه صحبت مي‌كند از نرم‌افزار بروز انگليسي دانلود شده استفاده مي‌كند. . . در هر حال، سايت‌هايي كه مبتني بر شناسايي خودكار زبان هستند به چنين بازديدكنندگاني فقط اطلاعاتي به يك زبان ارايه مي‌دهد، ممكن است فقط به زباني باشد كه آن بازديد كننده عملاً آن را به اندازه‌ي كافي درك نمي‌كند.

— اينكه يك بازديد‌كننده چند زبان را درك كند رايج است، اما توانايي‌ها و ترجيح‌ها متفاوت است (سليس بودن در يك زبان اما قرائت كند در ديگري . . .). و چنين بازديدكنندگاني، به جاي آنكه به يك انتخاب خود به خودي وابسته باشند، بيشتر ترجيح مي‌دهند بازديد خود از يك سايت مفروض را به آن توانايي‌هاي متنوع مرتبط سازند: بنا بر اين، چنين بازديد‌كننده‌اي ممكن است ترجيح بدهد به فرانسه بخواند، اما اگر ترجمه‌ي فرانسه در دسترس نبود، آن بازديدكننده بايد نسخه انگليسي را انتخاب كند (و درنبود انگليسي، اسپانيايي، و همين طور). امروز سازوكارهاي خودكار روي وب معدود هستند.

— براي وب مستري كه اينترفيس سايت را مي‌سازد، ايجاد سازوكار ناوبري كه به خودكاري زبان مبتني باشد بسيار پيچيده است، به جز در مورد زبان انتخابي از طرف نرم‌افزار؛ از سوي ديگر، ستاخت يك اينرفيس چندزبانه كه در آن بازديد‌كننده خودش كاركرد ناوبري را براي خودش اصلاح كند، يك هدف دست يافتني است. درجه‌ي سختي براي وب مستر يك سايت مفروض مستقيماً متناسب با درجه‌ي انعطاف‌ پذيري‌اي است كه طراحي و ساختار آن سايت تعيين مي‌كنند.

نويسنده Davood Hossein Publié le : Mis à jour : 15/07/20

Traductions : català, corsu, English, Español, فارسى, français, Nederlands, українська